سلام دوستان خوبین؟؟؟؟به ذهنم ی خاطره از کودکیم یادم اومد دلم نیومد بهتون نگم...

ی روز که توی مهد بودم با ی پسر دعوام شد اون موهامو کشید منم عصبانی شدم شکمش گاز گرفتم

حالا جالب اینجاست که وقتی رفتم خونه پیش مامانم انقدر گریه کردم که مامانم فرداش اومد مهدمون

فرداش که مامانم اومد به مدیرمون گفت براچی اون پسره موهامو کشیده

مدیرمون گفت:انقدر طرفداری دختر تونو نکنید ببینید شکم این پسر رو چی کار کرده

خلاصه اونجا مامانم ضایه شد..

به نظر خودم کار خوبی کردم شکمش گاز گرفتم چون اگه جلوی پسرا واینستیم پرو میشن


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, | 22:6 | نویسنده : hamama |
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By VatanSkin :.